مازندران استانی در شمال ایران و در کرانههای جنوبی دریای خزر میباشد. مازندران به ترتیب ساعتگرد با استانهای گلستان، سمنان، تهران همجوار است. همچنین در غرب آن استانهای قزوین و گیلان جا گرفتهاند. این استان یکی از پرجمعیت ترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنی ترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی میباشد. پنج شهرستان مهم و پرجمعیت آن عبارتند از: ساری، بابل، آمل و قائمشهر (که همگی در ناحیه میانه-شرقی جا دارند)وتنکابن که درقسمت غربی استان قراردارد.
مازندران به خاطر جغرافیای سراسر متنوع آن که شامل جلگهها، علفزارها، بیشهها و جنگلهای هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پست ترین نقطه, تا کوهستانهای ناهموار و برف پوشیده البرز با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، شناخته شدهاست.
اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابستهاست، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآوردههای غذایی دریایی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار که در دنیا از لحاظ کیفیت بی نظیر است، مورد بهره برداری واقع میشود، همچنین، صنعت توریسم، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن میکنند.
مردم مازندران به زبان مازندرانی (یکی از زبانهای ایرانی شاخه شمالغربی) علاوه بر فارسی صحبت میکنند.
جمعیت شهر های مازندران
(شامل آمل، لاریجان، شاهاندشت، آب اسک، نیاک)
(شامل: بابل، بندپی، بهنمیر، امیرکلا)
(شامل: بابلسر،رودبست،بهنمیر، )
(شامل: بهشهر، رستمکلا ، زاغمرز ،گرجی محله، میانکاله)
(شامل: جویبار، لاریم، کردکلا) - تکیه کردکلا در زمان حاج نجف خان کرد احداث گردید
(شامل: چالوس، مرزن آباد، کلاردشت، نمک آبرود)
(شامل: رامسر، جواهر ده)
(شامل: ساری، دودانگه (پریم)، چهاردانگه (کیاسر)، فرح آباد، گلما، لاک دشت)
(شامل: پل سفید، زیرآب، شیرگاه، آلاشت، ورسک)
(شامل: شهسوار، نشتارود، دوهزار، سه هزار)
شهرستان فریدونکنار شامل:فریدونکنار.دهفری.خزرشهر.دریاکنار
(شامل: قائمشهر، کردی خیل، ارطه، تِلار)
(شامل: شهر گلوگاه و دو بخش مرکزی و کلباد).
(شامل: محمودآباد، سرخرود)
(شامل: نکا، هزارجریب)
(شامل:)
(شامل: نور، رویان، چَمِستان، لاویج)
زبان مازندرانی
برخی ریشه نام مازندران را آمیختهای از ماز به معنی بزرگ و نیز میانه ، ایندیرا و ان پس وند مکان دانستهاند و در نتیجه عبارت «مازیندیران» را به معنی جایگاه دیو بزرگ ، ایندیرا میدانند. گواه آن را هم شاهنامه دانستهاند که در آن از مازندران به عنوان جایگاه دیو سفید نام بردهاست و نیز ایندیرا را کوهی دانستهاست در میانه این سرزمین. بر پایه همین موضوع ملک الشعراء بهار بیت زیر را سرودهاست:
ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند
برخی نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن میدانند . ماز در زبان مازندرانی به زنبورعسل گفته میشود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفتهاند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» میدانند . عدهای نیز به این دلیل که سابقا این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان میباشد اینطور استنباط کردهاند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است وچون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند مازندران کنونی در درازای تاریخ، شاهد وقایع و اتفاقات فراوان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودهاست. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچ یک از مناطق ایران به اندازه این خطّه، شاهد رویدادهای تاریخی نبودهاست.
به همین سبب است که نویسندگان و مورخان ایرانی و خارجی، فراز و نشیبهای تاریخی این سرزمین را در کتابهایی به رشته تحریر در آوردهاند. از آثار نویسندگان روسی درباره مازندران، تاریخ مازندران و استرآباد تالیف رابینو، و از آثار نویسندگان مازندرانی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران تالیف میر ظهیرالدین مرعشی، و از آثار نویسندگان ایرانی، تاریخ تبرستان به کوشش اردشیر برزگر (ترک اصل مقیم مازندران) و مازندران از قدیمترین ایام تا به امروز، نوشته دکتر محمد مشکور را میتوان نام برد. اما این که نام مازندران از چه زمانی در این خطّه متداول شد اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند از زمان ابن اسفندیار و یاقوت، بجای هیرکانیا کلمه مازندران بکار برده شدهاست عدهای هم تاریخ استعمال کلمه مازندران را از قرن چهارم هجری قمری به بعد میدانند.
کلمات کلیدی: